معنی فارسی dreg

B1

جزء باقی‌مانده یا بی‌ارزش چیزی، معمولاً ته‌مانده یا ته چیزی.

The remnants of something, often referring to the least valuable part.

example
معنی(example):

او در ته فنجان ته‌مانده‌ای پیدا کرد.

مثال:

He found dreg at the bottom of the cup.

معنی(example):

شراب بعد از ریختن چند ته‌مانده داشت.

مثال:

The wine had a few dregs left after pouring.

معنی فارسی کلمه dreg

: معنی dreg به فارسی

جزء باقی‌مانده یا بی‌ارزش چیزی، معمولاً ته‌مانده یا ته چیزی.