معنی فارسی driddle
B1در اینجا به معنی معما یا سوال دشوار است.
A type of riddle or complex puzzling question.
- NOUN
example
معنی(example):
معما سختی بود که حل آن دشوار بود.
مثال:
The driddle was difficult to solve.
معنی(example):
او از چالش معما لذت میبرد.
مثال:
She enjoyed the challenge of the driddle.
معنی فارسی کلمه driddle
:
در اینجا به معنی معما یا سوال دشوار است.