معنی فارسی drie

B1

به معنی خشک، بی‌آب و عاری از رطوبت است.

Dry; lacking moisture or rain.

example
معنی(example):

مسیر خشک و سختی برای گذر بود.

مثال:

The path was drie and tough to traverse.

معنی(example):

او در حین سفر خود آب و هوای خشکی را حس کرد.

مثال:

He felt the drie climate during his travels.

معنی فارسی کلمه drie

: معنی drie به فارسی

به معنی خشک، بی‌آب و عاری از رطوبت است.