معنی فارسی drillbit

B1

مته، ابزاری برای سوراخ کردن به وسیله مته که در اندازه‌ها و اشکال مختلف وجود دارد.

A tool used for drilling holes; it is attached to a drill and comes in various sizes and types.

example
معنی(example):

او یک مته جدید برای مته برقی‌اش خرید.

مثال:

He bought a new drillbit for his power drill.

معنی(example):

مطمئن شوید که اندازه مناسب مته را برای کار انتخاب کنید.

مثال:

Make sure to choose the right size drillbit for the job.

معنی فارسی کلمه drillbit

: معنی drillbit به فارسی

مته، ابزاری برای سوراخ کردن به وسیله مته که در اندازه‌ها و اشکال مختلف وجود دارد.