معنی فارسی drillability
B2قابلیت سوراخ کردن، اشاره به ویژگیهای یک ماده که به راحتی قابل سوراخ شدن است.
The ability of a material to be drilled; often refers to the ease with which a material can be penetrated by a drill.
- NOUN
example
معنی(example):
قابلیت سوراخ کردن این ماده قابل توجه است.
مثال:
The drillability of this material is impressive.
معنی(example):
ما باید قابلیت سوراخ کردن سنگ جدید را آزمایش کنیم.
مثال:
We need to test the drillability of the new rock.
معنی فارسی کلمه drillability
:
قابلیت سوراخ کردن، اشاره به ویژگیهای یک ماده که به راحتی قابل سوراخ شدن است.