معنی فارسی dryish
B1خشک کمی، در مقایسه با حالت دقیقتری از خشک بودن، به حالتی اشاره دارد که در آن رطوبت کم است.
Slightly dry; having a somewhat dry quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هوا امروز کمی خشک به نظر میرسد.
مثال:
The weather feels a bit dryish today.
معنی(example):
کیک کمی خشک شد، اما هنوز هم خوشمزه بود.
مثال:
The cake turned out dryish, but it was still tasty.
معنی فارسی کلمه dryish
:
خشک کمی، در مقایسه با حالت دقیقتری از خشک بودن، به حالتی اشاره دارد که در آن رطوبت کم است.