معنی فارسی dripstick

B1

چکه‌گیر، وسیله‌ای برای جلوگیری از چکیدن مایعات.

A tool designed to catch and manage excess liquid.

example
معنی(example):

او از یک چکه‌گیر برای جمع‌آوری رنگ اضافی استفاده کرد.

مثال:

He used a dripstick to catch excess paint.

معنی(example):

چکه‌گیر به تمیز نگه داشتن محل کار کمک کرد.

مثال:

The dripstick helped keep the workspace clean.

معنی فارسی کلمه dripstick

: معنی dripstick به فارسی

چکه‌گیر، وسیله‌ای برای جلوگیری از چکیدن مایعات.