معنی فارسی drivage

B1

مسیر یا جاده‌ای که برای رانندگی استفاده می‌شود.

A road or route that is used for driving.

example
معنی(example):

جاده ساحلی زیبا است.

مثال:

The drivage along the coast is beautiful.

معنی(example):

ما از رانندگی در کوه‌ها لذت بردیم.

مثال:

We enjoyed the drivage through the mountains.

معنی فارسی کلمه drivage

: معنی drivage به فارسی

مسیر یا جاده‌ای که برای رانندگی استفاده می‌شود.