معنی فارسی driveaway

B1

مسیر یا جاده‌ای که به ورودی یک خانه منتهی می‌شود و معمولاً برای پارک کردن خودرو استفاده می‌شود.

A short road leading from the street to a house, where vehicles can be parked.

example
معنی(example):

او ماشین خود را در راه روشن پارک کرد.

مثال:

She parked her car in the driveaway.

معنی(example):

بعد از طوفان، راه روشن از برف پاک بود.

مثال:

The driveaway was clear of snow after the storm.

معنی فارسی کلمه driveaway

: معنی driveaway به فارسی

مسیر یا جاده‌ای که به ورودی یک خانه منتهی می‌شود و معمولاً برای پارک کردن خودرو استفاده می‌شود.