معنی فارسی drive belts
B1کمربندهایی که نیرو را از یک قسمت به قسمت دیگر منتقل میکنند.
Belts that transfer power from one component to another in a machine
- NOUN
example
معنی(example):
کمربندهای محرک خودرو باید به طور منظم تعویض شوند.
مثال:
The car's drive belts need to be replaced regularly.
معنی(example):
او کمربندهای محرک را برای نشانههای سایش و پارگی بررسی کرد.
مثال:
He checked the drive belts for signs of wear and tear.
معنی فارسی کلمه drive belts
:
کمربندهایی که نیرو را از یک قسمت به قسمت دیگر منتقل میکنند.