معنی فارسی drivebay

B2

محفظه‌ای خاص برای قرار دادن درایوها در سخت‌افزارها.

A specific compartment for placing drives in hardware

example
معنی(example):

محفظه درایو می‌تواند چندین هارد دیسک را در خود نگه دارد.

مثال:

The drivebay can hold several hard drives.

معنی(example):

او محفظه درایو را برای هرگونه اتصالات در دسترس بررسی کرد.

مثال:

He checked the drivebay for any available connections.

معنی فارسی کلمه drivebay

: معنی drivebay به فارسی

محفظه‌ای خاص برای قرار دادن درایوها در سخت‌افزارها.