معنی فارسی drive-to-distraction
B1به معنای آشفته کردن یا از کوره در رفتن به دلیل مزاحمت یا نارضایتی شدید است. در این حالت شخص نمیتواند بر کار یا فعالیت خود تمرکز کند.
To become extremely annoyed or upset, often due to disturbances or interruptions.
- IDIOM
example
معنی(example):
سر و صدای مداوم از محل ساخت و ساز من را به جنون رساند.
مثال:
The constant noise from the construction site drove me to distraction.
معنی(example):
مطالعه در یک کافه شلوغ میتواند برخی افراد را به جنون برساند.
مثال:
Studying in a crowded café can drive some people to distraction.
معنی فارسی کلمه drive-to-distraction
:
به معنای آشفته کردن یا از کوره در رفتن به دلیل مزاحمت یا نارضایتی شدید است. در این حالت شخص نمیتواند بر کار یا فعالیت خود تمرکز کند.