معنی فارسی droopt

B1

افتادن، به پایین کشیده شدن، به ویژه به دلیل عدم نیروی کافی یا انرژی، معمولاً به معنای تضعیف و عدم نشاط.

To hang or bend downwards, often due to lack of support or energy.

example
معنی(example):

گل وقتی به آب نیاز دارد، می‌افتد.

مثال:

The flower droopt when it needs water.

معنی(example):

او در ناامیدی، سر خود را پایین می‌آورد.

مثال:

He droopt his head in disappointment.

معنی فارسی کلمه droopt

: معنی droopt به فارسی

افتادن، به پایین کشیده شدن، به ویژه به دلیل عدم نیروی کافی یا انرژی، معمولاً به معنای تضعیف و عدم نشاط.