معنی فارسی drossing
B1دمدمی کردن، به معنای تولید یا جدا کردن مواد زائد از مواد اصلی یا با کیفیت.
The process of producing dross or separating worthless material.
- VERB
example
معنی(example):
کارخانه به جای تصفیه، فلز را دمدمی میکرد.
مثال:
The factory was drossing metal instead of refining it.
معنی(example):
آنها در حال دمدمی کردن مواد اولیه برای حذف ناخالصیها بودند.
مثال:
They were drossing the supplies to remove impurities.
معنی فارسی کلمه drossing
:
دمدمی کردن، به معنای تولید یا جدا کردن مواد زائد از مواد اصلی یا با کیفیت.