معنی فارسی drug maker

B1

شخصی که مواد مخدر را تولید می‌کند، معمولاً به صورت غیرقانونی.

A person or entity that produces illegal drugs.

example
معنی(example):

مقامات یک تولیدکننده مواد مخدر را در یورش دستگیر کردند.

مثال:

The authorities arrested a drug maker in the raid.

معنی(example):

او به عنوان یک تولیدکننده مواد مخدر در دنیای زیرزمینی شناخته می‌شد.

مثال:

He was known as a drug maker in the underground world.

معنی فارسی کلمه drug maker

: معنی drug maker به فارسی

شخصی که مواد مخدر را تولید می‌کند، معمولاً به صورت غیرقانونی.