معنی فارسی druggie

B1 /ˈdɹʌɡi/

به غیررسمی، به فردی اطلاق می‌شود که استفاده‌کننده از مواد مخدر است.

Informal term for someone who uses drugs or is part of a drug culture.

noun
معنی(noun):

A drug addict or abuser.

example
معنی(example):

او قبلاً دارگ بود اما اکنون در حال بهبودی است.

مثال:

He used to be a druggie but is now recovering.

معنی(example):

مستند بر زندگی یک دارگ سابق تمرکز داشت.

مثال:

The documentary focused on the life of a former druggie.

معنی فارسی کلمه druggie

: معنی druggie به فارسی

به غیررسمی، به فردی اطلاق می‌شود که استفاده‌کننده از مواد مخدر است.