معنی فارسی druggier
B1به معنای جلب توجه یا تأکید بیشتر از حد معمول روی ویژگیهای خاصی است.
More intense or exaggerated in some way.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Acting as if on drugs; torpid, uncoordinated, etc.
example
معنی(example):
طراحی جدید از طراحی قدیمی دارگتر به نظر میرسد.
مثال:
The new design looks druggier than the old one.
معنی(example):
سبک او در سالهای اخیر دارگتر شده است.
مثال:
His style became druggier over the years.
معنی فارسی کلمه druggier
:
به معنای جلب توجه یا تأکید بیشتر از حد معمول روی ویژگیهای خاصی است.