معنی فارسی drugshop
A2داروخانه، فروشگاهی که داروها و محصولات بهداشتی از آنجا خریداری میشود.
A retail store where medicines and other health-related products are sold.
- NOUN
example
معنی(example):
من به داروخانه رفتم تا کمی دارو بخرم.
مثال:
I went to the drugshop to buy some medicine.
معنی(example):
داروخانه نزدیک خانهام ۲۴ ساعت باز است.
مثال:
The drugshop near my house is open 24 hours.
معنی فارسی کلمه drugshop
:
داروخانه، فروشگاهی که داروها و محصولات بهداشتی از آنجا خریداری میشود.