معنی فارسی druidical

B2

درویدیک، وابسته به فرهنگ و آیین‌های درویدها.

Pertaining to the Druids or their practices and traditions.

example
معنی(example):

آیین‌های درویدیک رازآلود و مقدس بودند.

مثال:

The druidical rituals were mysterious and sacred.

معنی(example):

او برای مراسم لباس درویدیک پوشیده بود.

مثال:

She wore druidical attire for the ceremony.

معنی فارسی کلمه druidical

: معنی druidical به فارسی

درویدیک، وابسته به فرهنگ و آیین‌های درویدها.