معنی فارسی drumloidal

B1

بافتی که شبیه به طبل است یا ویژگی‌هایی مانند طبل دارد.

Having a texture that resembles or is characteristic of a drum.

example
معنی(example):

تشکیل‌های سنگی دارای بافتی شبیه طبل بودند که به منحصر به فرد بودن آن‌ها افزوده می‌شد.

مثال:

The rock formations had a drumloidal texture, adding to their uniqueness.

معنی(example):

او الگوهای شبیه طبل را در پارچه مشاهده کرد.

مثال:

She observed the drumloidal patterns in the fabric.

معنی فارسی کلمه drumloidal

: معنی drumloidal به فارسی

بافتی که شبیه به طبل است یا ویژگی‌هایی مانند طبل دارد.