معنی فارسی drumming
B1 /ˈdɹʌmɪŋ/درام زدن به عمل نواختن درام یا سازهای ضربی اشاره دارد و معمولاً به شکل موسیقی انجام میشود.
The act of playing a drum or drums.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of beating a drum.
معنی(noun):
A noise resembling that of a drum being beaten.
معنی(noun):
In many species of catfish, the sound produced by contraction of specialized sonic muscles with subsequent reverberation through the swim bladder.
example
معنی(example):
درام زدن یک راه سرگرم کننده برای ابراز خلاقیت است.
مثال:
Drumming is a fun way to express creativity.
معنی(example):
او کلاسی را برای بهبود مهارتهای درام زنیاش گذراند.
مثال:
He took a class to improve his drumming skills.
معنی فارسی کلمه drumming
:
درام زدن به عمل نواختن درام یا سازهای ضربی اشاره دارد و معمولاً به شکل موسیقی انجام میشود.