معنی فارسی drumslade
B1منطقهای برای تمرین یا اجرای موسیقی درام.
A location set up for practicing or performing drumming music.
- OTHER
example
معنی(example):
درامر ریتم خود را در منطقه درامز تمرین کرد.
مثال:
The drummer practiced his rhythm in the drumslade.
معنی(example):
آنها یک منطقه درامز ایجاد کردند تا مهارتهای درامری خود را به نمایش بگذارند.
مثال:
They created a drumslade to showcase their drumming skills.
معنی فارسی کلمه drumslade
:
منطقهای برای تمرین یا اجرای موسیقی درام.