معنی فارسی dry-blown
B1تکنیکهایی که در آن مواد به طور ملایم با جریان هوا خشک میشوند.
Referring to techniques that involve drying using air flow.
- VERB
example
معنی(example):
هنرمند از تکنیکهای خشکپف کرده برای نقاشی استفاده کرد.
مثال:
The artist used dry-blown techniques for the painting.
معنی(example):
افزودن اثرات خشکپف کرده میتواند به اثر هنری بافت اضافه کند.
مثال:
Dry-blown effects can add texture to the artwork.
معنی فارسی کلمه dry-blown
:
تکنیکهایی که در آن مواد به طور ملایم با جریان هوا خشک میشوند.