معنی فارسی dryness
B1 /ˈdɹaɪ.nəs/خشکی، وضعیت یا حالتی که در آن رطوبت یا آب کافی وجود ندارد، معمولاً در مورد آب و هوا یا پوست.
A condition characterized by a lack of moisture.
- noun
noun
معنی(noun):
A lack of moisture.
معنی(noun):
The degree to which something is dry.
example
معنی(example):
خشکی بیابان باعث میشود که رشد گیاهان دشوار باشد.
مثال:
The dryness of the desert makes it difficult for plants to grow.
معنی(example):
پوست او بعد از گذراندن زمان زیادی در زیر نور آفتاب نشانههایی از خشکی را نشان داد.
مثال:
Her skin showed signs of dryness after spending too much time in the sun.
معنی فارسی کلمه dryness
:
خشکی، وضعیت یا حالتی که در آن رطوبت یا آب کافی وجود ندارد، معمولاً در مورد آب و هوا یا پوست.