معنی فارسی duckie

A1

جوجه‌اردک، معمولاً به عنوان یک اسباب‌بازی نرم یا نشانه‌ای از اردک‌ها به کار می‌رود.

A small duck or a toy representation of a duck, often used for children.

example
معنی(example):

کودک با جوجه‌اردک کوچکش در وان حمام بازی کرد.

مثال:

The child played with her little duckie in the bathtub.

معنی(example):

او یک مجموعه از اسباب‌بازی‌های جوجه‌اردکی دارد.

مثال:

She has a collection of duckie toys.

معنی فارسی کلمه duckie

: معنی duckie به فارسی

جوجه‌اردک، معمولاً به عنوان یک اسباب‌بازی نرم یا نشانه‌ای از اردک‌ها به کار می‌رود.