معنی فارسی dumb-ass
B1فردی که به طور احمقانه رفتار می‌کند یا به راحتی در شرایط خاص دچار اشتباه می‌شود.
A foolish or stupid person.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A stupid or foolish person.
مثال:
The dumbass walked off with my car keys and left me hers.
adjective
معنی(adjective):
Stupid, foolish.
مثال:
That dumbass driver ruined my car!
example
معنی(example):
او با فراموش کردن جلسه مثل یک احمق رفتار کرد.
مثال:
He acted like a dumb-ass for forgetting the meeting.
معنی(example):
احمق نباش؛ به دستورالعمل‌ها توجه کن.
مثال:
Don't be a dumb-ass; pay attention to the instructions.
معنی فارسی کلمه dumb-ass
:
فردی که به طور احمقانه رفتار می‌کند یا به راحتی در شرایط خاص دچار اشتباه می‌شود.
