معنی فارسی dunkling
A2دونکلینگ، به معنی جوجهاردک یا جوانی از خانوادهٔ اردکها.
A term used to refer to a young duck or duckling.
- NOUN
example
معنی(example):
دانکلینگ یک جوجهاردک جوان بود که به سمت برکه میرفت.
مثال:
The dunkling was a young duck making its way to the pond.
معنی(example):
در داستان، آن جوجهاردک نزدیک مادرش به دنبال او بود.
مثال:
In the story, the dunkling followed its mother closely.
معنی فارسی کلمه dunkling
:
دونکلینگ، به معنی جوجهاردک یا جوانی از خانوادهٔ اردکها.