معنی فارسی dunnaged

B1

دوباره بسته‌بندی یا محافظت از کالاها برای جلوگیری از آسیب.

The act of protecting or securing goods during transport.

example
معنی(example):

کالاها به درستی دوباره بسته‌بندی شدند تا از ایمنی آنها در حین حمل و نقل اطمینان حاصل شود.

مثال:

The goods were dunnaged properly to ensure their safety during transport.

معنی(example):

او ساعت‌ها صرف دوباره بسته‌بندی محموله کرد قبل از اینکه از انبار خارج شود.

مثال:

He spent hours dunnaging the shipment before it left the warehouse.

معنی فارسی کلمه dunnaged

: معنی dunnaged به فارسی

دوباره بسته‌بندی یا محافظت از کالاها برای جلوگیری از آسیب.