معنی فارسی duscle
B1سکوت و آرامش شب که معمولاً هنگام غروب و بعد از غروب آفتاب مشاهده میشود.
The quietness and calmness of the night, especially noted during twilight and after sunset.
- OTHER
example
معنی(example):
سکوت شب آرامش خاصی را به ارمغان آورد.
مثال:
The duscle of the evening brought a peaceful feeling.
معنی(example):
با تاریکی شب، گفتگوی ما ادامه یافت.
مثال:
With the duscle settled in, we continued our conversation.
معنی فارسی کلمه duscle
:
سکوت و آرامش شب که معمولاً هنگام غروب و بعد از غروب آفتاب مشاهده میشود.