معنی فارسی dutchwoman
B1زن اهل هلند، بهخصوص در فرهنگ و آداب و رسوم این کشور.
A woman from the Netherlands.
- NOUN
example
معنی(example):
زن هلندی برای طبیعت دوستانهاش شناخته شده است.
مثال:
The dutchwoman is known for her friendly nature.
معنی(example):
زن هلندی را میتوان غالباً در حال دوچرخهسواری دید.
مثال:
A dutchwoman can often be seen riding a bicycle.
معنی فارسی کلمه dutchwoman
:
زن اهل هلند، بهخصوص در فرهنگ و آداب و رسوم این کشور.