معنی فارسی dwarfy
B1به معنای مرتبط با یا شبیه به کوتوله، عموماً برای توصیف چیزی که به طریقی ضعف یا کوتاهی را نشان میدهد.
Relating to or resembling a dwarf; often used to describe small-sized objects or beings.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مجسمه کوچک در کنار ساختمانهای بلند بسیار کوتوله به نظر میرسید.
مثال:
The little statue looked quite dwarfy next to the tall buildings.
معنی(example):
ظاهر کوتوله او را در میان جمعیت متمایز کرده بود.
مثال:
His dwarfy appearance made him stand out in the crowd.
معنی فارسی کلمه dwarfy
:
به معنای مرتبط با یا شبیه به کوتوله، عموماً برای توصیف چیزی که به طریقی ضعف یا کوتاهی را نشان میدهد.