معنی فارسی dwarfishly
B1به معنای به شکل یا به شیوهای مشابه کوتولهها، معمولاً به اشاره به رفتار یا حرکت.
In a manner that resembles or is characteristic of a dwarf; often used for describing behavior.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در کنار دوستان بلندترش بهصورت کوتولهوار راه میرفت.
مثال:
She walked dwarfishly among her taller friends.
معنی(example):
او بهصورت کوتولهوار صحبت کرد و بر محدودیتهایی که احساس میکرد، تأکید کرد.
مثال:
He spoke dwarfishly, emphasizing the limitations he felt.
معنی فارسی کلمه dwarfishly
:
به معنای به شکل یا به شیوهای مشابه کوتولهها، معمولاً به اشاره به رفتار یا حرکت.