معنی فارسی dynactinometer
C1ابزاری که برای اندازهگیری نیرو در زمینههای مختلف علمی استفاده میشود.
An instrument used for measuring force in various scientific fields.
- NOUN
example
معنی(example):
دانشمند از یک دیناکتینومتر برای اندازهگیری دقیق نیرو استفاده کرد.
مثال:
The scientist used a dynactinometer to measure force accurately.
معنی(example):
در آزمایشگاه، دیناکتینومتر به ما کمک کرد تا دادههای دقیقی را ثبت کنیم.
مثال:
In the lab, the dynactinometer helped us record precise data.
معنی فارسی کلمه dynactinometer
:
ابزاری که برای اندازهگیری نیرو در زمینههای مختلف علمی استفاده میشود.