معنی فارسی dynamitical
B1مربوط به بررسی و آنالیز دینامیت و تأثیرات آن.
Related to the analysis and effects of dynamite and its use.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تحلیل دینامیتیک نگرانیهای ایمنی مهمی را آشکار کرد.
مثال:
The dynamitical analysis revealed important safety concerns.
معنی(example):
درک نیروهای دینامیتیک میتواند به بهبود مهندسی انفجاری کمک کند.
مثال:
Understanding dynamitical forces can help improve explosive engineering.
معنی فارسی کلمه dynamitical
:
مربوط به بررسی و آنالیز دینامیت و تأثیرات آن.