معنی فارسی dynamitically
B1به صورت دینامیکی، به ویژه در مواردی که به عملکرد و تغییرات وابسته است.
In a dynamic manner, especially in contexts related to performance and changes.
- ADVERB
example
معنی(example):
این دستگاه برای کار دینامیک تحت شرایط مختلف طراحی شده بود.
مثال:
The device was designed to operate dynamically under various conditions.
معنی(example):
تنظیم دینامیک پارامترها میتواند عملکرد را در انفجارها بهبود بخشد.
مثال:
Dynamically adjusting parameters can enhance performance in explosions.
معنی فارسی کلمه dynamitically
:
به صورت دینامیکی، به ویژه در مواردی که به عملکرد و تغییرات وابسته است.