معنی فارسی dynamogeny
B2تولید نیرو از طریق مکانیزمهای زیستی.
The production of force through biological mechanisms.
- NOUN
example
معنی(example):
دیناموژنی تولید نیرو را از طریق سازوکارهای زیستی توصیف میکند.
مثال:
Dynamogeny describes the production of force through biological mechanisms.
معنی(example):
درک دیناموژنی برای مطالعه حرکت در حیوانات مهم است.
مثال:
Understanding dynamogeny is important for the study of movement in animals.
معنی فارسی کلمه dynamogeny
:
تولید نیرو از طریق مکانیزمهای زیستی.
