معنی فارسی dynamograph

B2

دستگاهی که برای اندازه‌گیری نیروها و حرکات استفاده می‌شود.

An instrument that records the mechanical forces acting on an object.

example
معنی(example):

یک دیناموگراف دینامیک نیروها در حرکت را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A dynamograph measures the dynamics of forces in motion.

معنی(example):

مهندس برای تجزیه و تحلیل عملکرد ماشین از دیناموگراف استفاده کرد.

مثال:

The engineer used a dynamograph to analyze the machine's performance.

معنی فارسی کلمه dynamograph

: معنی dynamograph به فارسی

دستگاهی که برای اندازه‌گیری نیروها و حرکات استفاده می‌شود.