معنی فارسی dynamogenously
B1به روش یا طریقی که در آن بدن یا سیستم انرژی را بهطور خودکار تولید میکند.
In a manner related to the generation of energy within the body or system.
- OTHER
example
معنی(example):
بدن میتواند بهطور دایناموژنی به هنگام ورزش انرژی تولید کند.
مثال:
The body can produce energy dynamogenously during exercise.
معنی(example):
او به چالشهایی که با آنها روبرو شد، بهطور دایناموژنی پاسخ داد.
مثال:
She responded dynamogenously to the challenges she faced.
معنی فارسی کلمه dynamogenously
:
به روش یا طریقی که در آن بدن یا سیستم انرژی را بهطور خودکار تولید میکند.