معنی فارسی dynamometry

B2

علم و فن‌ّی که به اندازه‌گیری نیروها و قدرت‌ها مربوط می‌شود.

The science and technique of measuring force and power.

example
معنی(example):

دینامومتری برای اندازه‌گیری نیرو یا توان در مکانیک استفاده می‌شود.

مثال:

Dynamometry is used to measure force or power in mechanics.

معنی(example):

این آزمایشگاه در زمینه دینامومتری تخصص دارد.

مثال:

The laboratory specializes in the field of dynamometry.

معنی فارسی کلمه dynamometry

: معنی dynamometry به فارسی

علم و فن‌ّی که به اندازه‌گیری نیروها و قدرت‌ها مربوط می‌شود.