معنی فارسی dysanagnosia
C2حالی که در آن فرد قادر به شناسایی چهرهها نیست.
A condition characterized by an inability to recognize faces.
- NOUN
example
معنی(example):
دیس آنگنوزیا حالتی است که در آن فرد در شناسایی چهرهها مشکل دارد.
مثال:
Dysanagnosia is a condition where a person has difficulty recognizing faces.
معنی(example):
افراد مبتلا به دیس آنگنوزیا در یادآوری نامها و هویتها دچار مشکل هستند.
مثال:
People with dysanagnosia struggle to remember names or identities.
معنی فارسی کلمه dysanagnosia
:
حالی که در آن فرد قادر به شناسایی چهرهها نیست.