معنی فارسی dyscratic
C1دیسکراتیک؛ مربوط به نظریه ای که بر تنوع و تفاوت های اجتماعی تأکید می کند.
Pertaining to a theory that emphasizes differences in social contexts or behavior.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظریه دیسکراتیک دیدگاه جدیدی درباره رفتار اجتماعی ارائه می دهد.
مثال:
The dyscratic theory offers a new perspective on social behavior.
معنی(example):
در بحث های دیسکراتیک، تأکید بر درک نظرات مختلف است.
مثال:
In dyscratic discussions, the emphasis is on understanding diverse viewpoints.
معنی فارسی کلمه dyscratic
:
دیسکراتیک؛ مربوط به نظریه ای که بر تنوع و تفاوت های اجتماعی تأکید می کند.