معنی فارسی dysorexia
B2اختلال در اشتها و عادات غذایی که نیاز به توجه و درمان دارد.
A condition involving abnormal appetite that often requires attention and treatment.
- NOUN
example
معنی(example):
دیسورکسی میتواند اگر برطرف نشود به مشکلات جدی سلامت منجر شود.
مثال:
Dysorexia can lead to serious health issues if not addressed.
معنی(example):
درمان دیسورکسی اغلب شامل مشاوره و حمایت میشود.
مثال:
Treatment for dysorexia often involves counseling and support.
معنی فارسی کلمه dysorexia
:
اختلال در اشتها و عادات غذایی که نیاز به توجه و درمان دارد.