معنی فارسی dyspeptical
B1دربارهٔ سوءهاضمه یا حالتهای مرتبط با آن؛ معمولاً به احساس ناراحتی گوارشی اشاره دارد.
Relating to or characterized by dyspepsia; having digestive discomfort.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
حالت سوءهاضمهای او باعث شد نتواند از شام لذت ببرد.
مثال:
His dyspeptical mood made it hard for him to enjoy dinner.
معنی(example):
احساس سوءهاضمه در تمام روز ادامه داشت.
مثال:
The dyspeptical feeling persisted throughout the day.
معنی فارسی کلمه dyspeptical
:
دربارهٔ سوءهاضمه یا حالتهای مرتبط با آن؛ معمولاً به احساس ناراحتی گوارشی اشاره دارد.