معنی فارسی disperato
B1احساس ناامیدی و یأس؛ در شرایطی که فرد هیچ امیدی برای بهبود وضعیت خود ندارد.
Desperate; in a state of having lost hope.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بعد از از دست دادن شغلش احساس ناامیدی کرد.
مثال:
He felt disperato after losing his job.
معنی(example):
مرد ناامید در خیابانها برای کمک پرسه میزد.
مثال:
The disperato man wandered the streets looking for help.
معنی فارسی کلمه disperato
:
احساس ناامیدی و یأس؛ در شرایطی که فرد هیچ امیدی برای بهبود وضعیت خود ندارد.