معنی فارسی dysplastic
B2 /dɪsˈplæs.tɪk/دیسپلاستیک به وضعیت یا صفتی اطلاق میشود که به رشد غیرطبیعی یا غیرعادی بافتها اشاره دارد.
Pertaining to abnormal growth or development of cells or tissues.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Relating to or exhibiting dysplasia.
example
معنی(example):
پزشک توضیح داد که سلولهای دیسپلاستیک میتوانند نشاندهنده یک مشکل باشند.
مثال:
The doctor explained that dysplastic cells can indicate a problem.
معنی(example):
تغییرات دیسپلاستیک در بافت میتواند به مسائل بهداشتی بیشتری منجر شود.
مثال:
Dysplastic changes in tissue can lead to further health issues.
معنی فارسی کلمه dysplastic
:
دیسپلاستیک به وضعیت یا صفتی اطلاق میشود که به رشد غیرطبیعی یا غیرعادی بافتها اشاره دارد.