معنی فارسی dysphonia

B2

دیسفونیا به معنای اختلال در صدا یا توانایی تولید صدا به‌درستی است.

A voice disorder characterized by difficulty in speaking due to vocal cord problems.

noun
معنی(noun):

A difficulty in producing vocal sounds.

example
معنی(example):

دیسفونیا می‌تواند گفتن واضح را دشوار کند.

مثال:

Dysphonia can make it hard to speak clearly.

معنی(example):

افرادی که دچار دیسفونیا هستند ممکن است به درمان گفتار نیاز داشته باشند.

مثال:

People with dysphonia might need speech therapy.

معنی فارسی کلمه dysphonia

: معنی dysphonia به فارسی

دیسفونیا به معنای اختلال در صدا یا توانایی تولید صدا به‌درستی است.