معنی فارسی dyssynergy
B1عدم همکاری، وضعیتی که در آن اجزای مختلف به خوبی با یکدیگر کار نمیکنند.
Lack of harmony or cooperation between elements or individuals.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم همکاری تیمی منجر به عملکرد ضعیف در پروژه شد.
مثال:
The team's dyssynergy led to poor performance during the project.
معنی(example):
در زیستشناسی، عدم همکاری ممکن است به عدم هماهنگی بین عضلات اشاره داشته باشد.
مثال:
In biology, dyssynergy may refer to the lack of coordination between muscles.
معنی فارسی کلمه dyssynergy
:
عدم همکاری، وضعیتی که در آن اجزای مختلف به خوبی با یکدیگر کار نمیکنند.