معنی فارسی earthbred
B1earthbred به حیواناتی اطلاق میشود که در شرایط طبیعی و متناسب با محیط زیست خود بزرگ شدهاند.
Referring to animals that are raised in a natural environment.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نژاد اسب بهخاطر پرورش طبیعیاش به عنوان earthbred شناخته میشود.
مثال:
This breed of horse is known as earthbred due to its natural upbringing.
معنی(example):
حیوانات earthbred معمولاً سالمتر و مقاومتر هستند.
مثال:
Earthbred animals are often healthier and more resilient.
معنی فارسی کلمه earthbred
:
earthbred به حیواناتی اطلاق میشود که در شرایط طبیعی و متناسب با محیط زیست خود بزرگ شدهاند.