معنی فارسی earthian
B1زمینشناس، فردی که به مسائل محیط زیست و سلامت زمین توجه دارد.
A person who is concerned with the well-being of the Earth.
- NOUN
example
معنی(example):
او به عنوان یک زمینشناس، احساس میکرد که مسئول سلامت سیاره است.
مثال:
As an earthian, she felt responsible for the planet's health.
معنی(example):
دیدگاه زمینشناسی موجب ترغیب به درک عمیقتری از مسائل اکولوژیکی میشود.
مثال:
The earthian perspective encourages a deeper understanding of ecological issues.
معنی فارسی کلمه earthian
:
زمینشناس، فردی که به مسائل محیط زیست و سلامت زمین توجه دارد.