معنی فارسی earthshaker
B2شخص یا پدیدهای که باعث زمینلرزه میشود و بر روی سطح زمین تأثیر میگذارد.
A person or thing that causes an earthquake or a significant disturbance on Earth.
- NOUN
example
معنی(example):
یک زمینلرزه باعث شد ساختمانها بلرزند.
مثال:
An earthshaker caused the buildings to tremble.
معنی(example):
فیلم یک زمینلرزه را که هرج و مرج ایجاد کرد به تصویر کشید.
مثال:
The movie depicted an earthshaker unleashing chaos.
معنی فارسی کلمه earthshaker
:
شخص یا پدیدهای که باعث زمینلرزه میشود و بر روی سطح زمین تأثیر میگذارد.